مجلس انتصابی ضعیف در برابر دولت خادم نظام
از آنجای که عملکرد مجلس پس از ورود دولت جدید با نگرش تک جناحی ادامه یافت در حال حاضر با اذعان اولیه خود یعنی حمایت 160 نفره آن پس ازانتخابات دوره اول ریاست جمهوری به زعم پیروزی هاشمی در دور دوم به دلایل عدیده حفظ اتحاد و احترام به آراء , نزدیکی طیف اکثریت به آن یعنی آبادگران عملکردمجلس مصداق چوب دو سر طلا را بیان می کند چرا که با وجود انتقاد خود از دولت ناخواسته در راهی پا می گذارد که اصلاح طلبان آن را پیشاپیش مطرح کرده بودند ونا کار آمدی دولت را خود اذان خواهند کرد وبرای پوشش این ضعف ناچارا در موضع گیری های خود نسبت به دولت باید عقب نشینی هایی را به صورت تاکتیکی انجام دهند که تا کنون با رویه پیش گرفته شده این دولت بوده که گامهای خود را به صورت مقتدرانه برداشته , ترس از دامنه دار شدن اختلافات که درونگرایی مجلس منجر شده است0 نا کار آمدی دولت قدرت گرفتن نوعی عملکرد عوام فریبانه را سبب شده است که کما کان ضعف در پرونده چند ماه دولت قرار داده است 0حتی نمایندگان اصول گرای عدالت طلب انتصابی را هم تکان نداده قیمتهای سر سام آور که هر چند وقت یک بار به صورت بهانه های کارشناسی شده از طرف وزرا همچون دانش جعفری و وزیر بازرگانی افتضاحات را پوشش داده ولی از حل آن بازمانده اند نمونه کارشناسی نشده آن کنترل قیمتهای میوه در شب عید بود آن هم با عقوبتهای سردر گمی باغداران را در پی داشت ,انجام شد و حال این مشکلات روی هم انباشته شده می رود جریان مختص خود را بیافریند که در پی آن نارضایتی های منطقه ای را شاهد خواهیم بود که این نارضایتی ها به صورت محلی با تل النبار شدن معذلات و مشکلات به بار آمده از سوی تصمیمات مسئولان میانی و سطح پایین را در به وجود خواهد آمد0
سخنان آن مرد فرزانه
شستن با یک کاسه آب اصول گرایی , افکار متضاد توسط مقام رهبریت که دیروز آنرا عنوان کرد این افکار هر چند وقت یکبار که نظام در یک پیچیدگی هایی فرو می رود با توصیه های این مقام مشکل کشایی می شود یعنی افکاری را وارد امواج سیاسی حاکمیت می کند که مردم را در یک سردر گمی وخواب خرگوشی فرو می برد اصولگرایی و اصلاح طلبی دو فکر متضاد که پیشتر جنگهای خونین گفتمانهای سیاسی را بین این دوجناح شاهد بودیم اینک رهبریت با یک عمل تشریحی با عنوان 8 اصل مبین اصولگرایان قصد به خدمت طلبیدن جناح خادم که همیشه گوش به فرمان است وجناح مشهور به اصلاح طلب که در این اواخر در زمان خاتمی خروج از حاکمیت وقانون اساسی را تاکید کرده بودند را دارد دریغ از این که جانا آمدی ولی آمدندت چه فایده که دیر آمدی 0 جناح پیروز در ریاست جمهوری این بار طیف شهرت یافته اصولگرای متشکل (تشکیلات منتصب به جناح اصولگرایان) را جزو قاضورات هم محاسبه نمی کند اند کم زمان هم باقی نیست که رهبریت را هم اذان خود کند 0
۳۰/ ۸ در خدمت بنیادگرایی
اگر امروزیکشنبه به 8/30 توجه می کردید در خبرهای ویژه خود به تحصن زنان در بندر انزلی اشاره کرد که اگر در قد قواره های تحصن بگنجد0 این نوع اخبار واین نوع تیتراژ همیشگی در این بخش اخباری از شبکه دو تازگی ندارد وبه قول خود از مخاطبان زیادی برخوردار است شمایی که در جریان حوادث از طریق اینترنت هستید حتما از این حرکت موزیانه مطلع هستید در روز 22 خرداد تجمع وتحصن با آن گستردگی و بگیر و ببندهای فراوان از دستشان در رفته بود ولی این تحصن غیر سیاسی چند نفره را منعکس می کنند آن هم با جزئیات آن , البته از این مغلطه گویان جز این انتظار بیشتر نمی رود 0
تاثیر شریعتی در گفتمان انقلابی گری
در سال 83 در دانشگاه علامه دانشکده اقتصاد آن , دفتر تحکیم همایشی را تدارک دیده بودند که در آن از دکترسوسن شریعتی را دعوت کرده بودند بحثی را با عنوان عملکرد ونتیجه جنبشی که شریعتی رهبریت آن را به عهده گرفت بین من ودکتر سوسن شریعتی به میان کشیده شد که سخن خود را با نقد حرکت او آغاز کردم البته ناگفته نماند که خودم تفکرات شریعتی را با تمام وجود قبول دارم او قرائتی از دین را تبین کرد که مخاطبان زیادی را به دور خود جمع کرد مخصوصا کسانی را به این مجموعه اضافه کرد که از قشر روشنفکر جامعه بودند وبه لحاظ نوع متفکرانه ودیدگاه روشنفکری از دین که بحث ما هم از این مطلب شروع شد که شریعتی خود ناخواسته بخش عظیمی از بیاناتش را در خدمت اوج گرفتن رهبریت روحانیت قرارداد و به آنها امکان داد که بخش دین گریزان ودین نا آشنایان را هم با مجذوب شدن به سخنرانیهایش در صف طرفتداران وبه پیروزی رساننده این قشر به حاکمیت رسیده باشند 0هر چند به دلیل گویشهای لودگی آمیز خود تعنه هایی نیز به این قشر می زد که همین طرز تفکر باعث شد که جامعه روحانیت به حاکمیت رسیده خود که بخش اعظم آن را به شریعتی و انقلابی گریهای بی محابایش مدیون هستند بعد از به قدرت رسیدن تفکراتش را به حاشیه برانند 0 این گفته مرا که با استدلال قوی همراه بود تائید کرد در ادامه بحثم به بیان یکی از مناظره های دکتر شریعتی اشاره کردم که روزی او با شهید بهشتی و آقای خامنه ای و چند تن از متفکران آن روز دور هم نشسته بودند که شریعتی رو به آقای خامنه ای کرده واز او پرسید اگر روزی شما به قدرت رسیدید با قشر دانشجو نسبت به تفکرتشان و آزادی بیان آنها چه برخوردی خواهید داشت و او در پاسخ اینگونه جواب می دهد : دانشجویان در اظهار عقیده خود آزاد خواهند بود ومی توانند در هر زمینه به طور آزادانه اظهار عقیده کنند و بیاناتشان محترم خواهد بود وما دیدیم که در 18 تیر 78 چه بلایی برسر این دانشجویان با وعده آزادی بیان که نیاوردند ؟
در ادامه بحثی که داشتیم به نکته دیگر اشاره کردم که چرا جسد ایشان را به ایران منقل نمی کنند تا برایش مقبره بسازند تا مردم به بهانه رفتن به سرقبر او با آثارش هم آشنا شوند که او در پاسخ گفت که پدرم با اینگونه تفکرات مبارزه می کرد وبه او گفتم که من خودم متوجه این هستم ولی مردم ما پیشتر به این مثل مرده پرستی مشهورند درست است که خود دکتر شریعتی با اینگونه حرکتها مخالف بود ولی این خصلت لاینفک از مردم می تواند باهمین بهانه عده ای را به دور مقبره او که آثارش را به نمایش بگذارند گرد آورده و از همین راه خیلی ها آگاه می شوند که واقعا دکتر شریعتی دین بدون تحکم و قیومیت را تا لحظه آخر عمر فریاد می زد وتا آخرین نفسهای خود سروده ماندگارش را فریاد می زد که :
دینی که دنیای ما را آباد نسازد آخرت ما را آباد نخواهد ساخت 0 همواره در دعاهای منحصر به فرد خود می گفت خدا یا به دینداران تفکر و به متفکران ما تعصب به روشنفکران ما ایمان بده واینک ما هم از این فرصت استفاده می کنیم دعایی برای زمامدارانمان می کنیم 0خداوندا آن روز که روحانیت ما در آرزوی به حاکمیت رسیدن اسلام بودند کلمه ملا و آخوند برازندیشان بود اینک که بر اریکه قدرت تکیه زده اند تا پیشوند وپسوند اسمشان به حد کافی طولانی نباشد برما غضب می کنند خداوندا اهلشان کن هر چند این سخن خیلی سنگین است ولی حقیقت را در دعا کتمان نشاید کرد0
خداوندا دین را فرو فرستادی تا مردم را صالحین درگاهت هدایت کنند , اینک با آن دین , اینان دکانی برای خود باز کرده اند خداوندا این دکانهای دین پیشه را از بنیان برچین 0
خداوندا آزادی و اختیار را در کنار دینت به ما عطا کردی نمی دانم آزادی که رفت, دین را هم به خاطر محدودیتش بر سرمان می زنند خداوند ختم به خیر بگردان0